مرکز مشاوره خوب تهرانپارس
مرکز مشاوره خانواده در تهرانپارس
آنام: امروزه نیاز به دانش روانشناسی بیش از هر زمان دیگر ضروری به نظر میرسد اما به دلایلی مثل عدم آشنایی بسیاری از مردم با روان شناس و هزینه های زیاد جلسات مشاوره مراجعه به روانشناسان، محتاطانه و مخفیانه صورت گیرد.
روانشناسی از جمله رشتههای دانشگاهی است که هر سال فارغالتحصیلان بسیاری دارد؛ اما علیرغم بالا رفتن آمار آسیب های اجتماعی مثل طلاق،اعتیاد،خشونت و… بسیاری از آنان در رشته خود مشغول به کار نمیشوند و به ناچار در مشاغل غیر مرتبط فعالیت می کنند که در علم اقتصاد به این نوع فعالیت بیکاری پنهان می گویند.
–
برخورداری از سلامت روان و اهمیت دادن به سلامتی خود
راست است که همه روانشناسان دیوانهاند؟!
روانشناسان به هر حال با کسانی سر و کار دارند که آن افراد گاهی ممکن است دچار برخی اختلالات روانی یا توهمات و هذیانهای شدید باشند که باعث رفتارهای غیرمتعارف در آنها می شود و برای درمان به روان شناس مراجعه می کنند در نتیجه همین قضاوت نشاندهنده ناآگاهی مردم نسبت به دانش روانشناسی است و این وظیفه رسانههاست که با تولید برنامه های آموزشی و هنری به دانش مردم در این زمینه بیفزایند و فرهنگ سازی کنند.
خوشبختانه یا متاسفانه هنگام برخورد با روانشناس، نگاه مردم جامعه در درجه اول به سلامت روانی خود روانشناس است. این کاملا طبیعی است . چطور می شود به روانشناسی که در کنترل خشم دچار مشکل است و حالت تهاجمی دارد اعتماد کرد. روانشناسان به خاطر اینکه با بیماران روانی بسیاری درگیرند، خود نیز قطعاً از این بیماریها بیبهره نخواهند ماند. به همین سبب، اشخاصی که در بیمارستانها و در بخش مراقبت از بیماران روانی کار میکنند، اگر مراقب خودشان نباشند قطعا به صورت فرسایشی به این بیماریها مبتلا خواهند شد.
در دنیا رسم بر این است که روانشناسی که وارد حرفه ی درمانی میشود در ابتدا مورد تحلیل قرار می گیرد و صلاحیت اخلاقی و شخصیتی وی تایید می شود امید است در آینده شاهد چنین حرکتی در ایران نیز باشیم.
تصور غلط دیگری که در جامعه ما وجود دارد و برخی افراد آگاهانه و نااگاهانه به آن دامن می زنند این است که روانشناسی یک علم وارداتی و مختص کشورهای غربی است. به علاوه در صحبت از آن نیز از ترجمههایی استفاده میشود که در نشریات خارجی مانند ریدرز دایجست و رسانههایی مانند آن آمده است. همچنین تستهای کلیشهای روانشناسی که نمیتوانند به عنوان یک منبع قابل توجه مورد استفاده قرار گیرند.
اگر دقت کرده باشید، در همین کشور خودمان هم برخی مطالب درج شده در برخی از مجلات زرد و تجاری بسیار گمراه کننده هستند و سبب تقویت این احساسات و هجمه ها می شود.
مطالب این نشریات که بعضا هیچ نظارتی بر آنها صورت نمیگیرد را به جرات میتوان از مصادیق بارز تشویش اذهان عمومی جامعه دانست. چرا که مخاطب آنها عامه مردمند و این نشریات به آنها آگاهیهایی فرای واقعیت و نادرست میدهند.معمولا در هر جامعه تعداد روانشناسان کمتر از تعداد افرادی است که نیاز دارند به آنها مراجعه کنند و بهای ارائه خدمات مشاوره هم بالاست و بیمه ها هم از آنها حمایت نمی کنند بنابراین برخی افراد برای حل مسئله و مشکل خود بجای مراجعه به یک متخصص بخاطر پرداخت هزینه کمتر به ناچار و برحسب تبلیغات پر زرق و برق یه برخی روان شناس نماها مراجعه می کنند که شاید نه تنها مجوز این کار را ندارند بلکه تحصیلات مرتبط را هم نگذارنده اند. افرادی که جلسات روانشناسی برگزار میکنند، و با نام مشاور این افراد گمنام جلساتی را با عناوینی همچون موفقیت صد درصد در روابط زناشویی، اعتمادبهنفس در ۱۵ دقیقه و… برگزار میکنند. که صد البته هدف این افراد از برگزاری این کلاس ها سودجویی است نه ارائه خدمت. وقتی در جلسات این افراد شرکت میکنید، حتما باید مبلغ بالایی را هم به عنوان ورودی پرداخت کنید و حتی از دو هفته قبل باید جا برای خود رزرو کنید. در چند جلسه از این برنامهها که شرکت کنید در می یابید که تنها ویژگی این فرد، خوشصحبتی و ادا و تهییج انگیزش است و هیچ گونه دانشی درباره آن موضوعی که سخنرانی میکنند، ندارد. علاوه بر آن، مباحثی که در این جلسات مطرح میشوند را میتوان به از سادگی در کتابهای روانشناسی موجود در بازار و یا حتی سایت ها مطالعه کرد و در این صورت کمترین هزینه را متحمل شد.
نکته جالب در این زمینه، استقبال خیرهکنندهای است که مخاطبان از این جلسات میکنند. در حال حاضر اینان و نظراتشان به پایهها و اساس امور روانشناسی تبدیل شدهاند و متاسفانه فعالیت گستردهای دارند. حتما شما هم پوسترها و آگهیهای تبلیغاتی آنها را در گوشه و کنار شهر و حتی گاهی در مطبوعات معتبر دیدهاید.
به علاوه بسیاری از روانشناسان ما در کلیشه ماندهاند و با توجه به اینکه در هر صورت مردم هم دوست دارند از وجود روانشناسان و مشاوران در جامعه استفاده کنند، این کلیشهای کار کردن آنان به روند کارشان لطمه میزند. برخی از روانشناسان هم شیوه دارودرمانی دارند و از این واقعیت غافلند که بیشتر مشکلات روانشناسی علت رفتاری دارد.مطمئنا تغییراتی در انتظارات هر کسی به وجود میآید و سر و کار داشتن با افراد گوناگون و تجربه در این امر تا اندازهای موثر است. همین مسائل سبب میشود تا گاهی از کار دلزده شوید و وقتی در آن کار به نتایج مثبتی میرسید، کار دوباره برای شما جذاب میشود. در روانشناسی این ویژگی وجود دارد که هر چه بیشتر به جلو پیش میروید، تازه متوجه میشوید که کمتر درباره انسانها و رفتار آنان میدانید و نمیتوانید آن طور که باید به آنها کمک کنید. افرادی که برای مشاوره به روانشناس مراجعه میکنند، بسیار پیچیده و با یکدیگر متفاوت و در عین حال جذابند و ناخودآگاه در کار او تنوع ایجاد میکنند.در حال حاضر به خاطر اینکه عده بسیاری در این رشته مشغول به تحصیلند هر سال پایاننامههای زیادی با موضوعات مختلف ارائه میشوند؛ اما متاسفانه دانشگاه آن طور که باید روی این مسائل کار نمیکند. از نظر پژوهشهای خارج از دانشگاه هم بسیار محدودیت وجود دارد . چون هر کس که از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، بیشتر به درآمدزایی فکر میکند تا به پژوهش.
–
از کجا مطمئن باشم که این روانشناس یا درمانگر همانی است که می تواند مشکل من را حل کند؟
شما به عنوان مراجع و کسی که درخواست کمک دارید کاملا متوجه نحوه برخورد درمانگر خود خواهید شد . شما به این نکته مهم پی خواهید برد که روانشناس شما عمیقا اظهار همدلی و همدردی با شما دارد یا خیر. همدلی و همدردی چیزی ورای کلمات و جملات است و در این مورد شما باید با دل و جان خود همدردی را حس کنید .
یک روانشناس خوب علاوه بر دارا بودن دانش کافی در زمینه روانشناسی و توانایی بکارگیری آن معلومات تخصصی در روند درمان، میبایست دیدی خالی از قضاوت،پیشداوری و سرشار از درک و همدلی داشته باشد. این درک و همدلی باید به گونهای باشد که مراجع به راحتی حرفها و مشکلات خود را بیان کند و از مقاومت برای ابراز مشکلات خود بپرهیزد. در واقع یک متخصص روانشناسی میبایست رابطهای عمیق اما سالم با افراد برقرار کند؛ تا آنها بستری مناسب برای بیان مشکلاتشان فراهم ببینند و به او اعتماد کنند.
–
– داشتن مهارتهای ارتباطی قوی
حل شدن مشکلات بسیاری از مراجعین در گرو حل تعارض آنها با خانواده و افراد وابسته است که هرگز نتوانسته اند حرفشان را از طریقی درست به آنها بیان کنند. گاهی لازم است روانشناس، مداخلاتی در جهت برقرار شدن روابط صحیح میان افراد خانواده، انجام دهد. در این مورد روانشناس خود باید مهارت در برقرای ارتباط موثر را داشته باشد .
روانشناس باید بتواند با تمام وجود حرفهای شما را گوش دهد که این گوش دادن در حرفه رواندرمانی به صورت یک تکنیک آموزش داده میشود. هر روانشناسی قبل از شروع به کارهای درمانی باید این آموزشها را دیده باشد .پایبند به
.یک روانشناس در هر جامعهای که مشغول به ارائه خدمت به افراد جامعه است، نمیبایست باورها و اعتقاداتش با اعتقادات مورد قبول در جامعهاش بسیار فاصله داشته و کاملاً متفاوت باشد؛ چون ممکن است به جای اینکه کمک حال جامعه باشد، خود باعث اخلال و ایجاد مشکل در جامعه باشد.
همچنین میبایست از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، بومی، مذهبی و تربیتی جامعه خود را شناسایی کرده و به آیین و رسوم حاکم بر جامعه اِشراف کامل داشته باشد. طبعاً در این حالت اگر روانشناس از فردی ایراد و یا اشکالی بگیرد، به غرضورزی و تعصب تعبیر نخواهد شد. این موضوع خود یکی از خصایص روانشناس خوب است.
یک متخصص باید آگاه و پایبند بر بسیاری از اصول و معیارهای ارزشی حاکم بر جامعه خود باشد. به همین دلیل متخصصی که این معیارها را نمیشناسد، نمیتواند متخصصی خوب و کارآمد برای جامعه خود باشد.migna.ir البته گفتنیست که این متخصص میتواند به برخی از رفتارهای جامعه اشکال و ایراد بگیرد. اما در مجموع میبایست ارزش ها و تفکرات حاکم بر جامعه خود را قبول داشته باشد و بپذیرد..بیمار یا مراجع انگیزه کافی برای ادامه درمان و مشاوره را در خلال امر مشاوره حاصل کند. باید توجه داشت که ادامه درمان رابطه مستقیم با انگیزه فرد دارد. یعنی فرد مراجعهکننده بنا به خواست خود و نه با اجبار دیگران اقدام به کمک و یاری از متخصص کرده باشد. همچنین وقتی فردی به متخصص اطمینان میکند، این موضوع خود زمینه ایجاد انگیزه برای مراجعه بعدی را فراهم میکند و فرد مراجعهکننده به این اعتقاد میرسد که روانشناس قادر به حل مشکل وی است.
رازدار باشند و محرم اسرار
. زمانیکه در حال بررسی و حل مشکلات مراجع است، درگیر و دغدغه حل مشکلات شخصی و خانوادگی خود نباشند.
.کرامت انسانی مراجعین را حفظ کند و نباید به مراجعین این نگرش را داشته
باشد که آنها افرادی فاقد شعور و درک هستند، بلکه با این دید به آنها
بنگرند که آنها بیمارند و نیازمند کمک ما.
۱-یک روانشناس و مشاور خوب آن است که مراجع با او احساس راحتی و احساس امنیت میکند.
۲-روانشناس خوب با حوصله و بردبار است و برای درک مشکل شما عجول نبوده و کم حوصلگی نمیکند.
۳-روانشناس خوب رازدار است.
۴-روانشناس خوب یک محقق است و با آخرین اطلاعات روز در ارتباط است.او برای تایید حرفها و توصیه های خود به شما کتابها و سایت های مفید را پیشنهاد میکند چون نمی ترسد شما مچ او را بگیرید.
۸-روانشناس خوب در مورد شما قضاوت نمی کند و شما را محکوم یا سرزنش نمیکند.
۹-روانشناس و مشاور خوب از حرفهای شما تعجب نمیکند. حتی اگر مرتکب قتل شده باشید.
۱۰- روانشناس خوب شما را آنگونه که هستید می پذیرد. یعنی پذیرش بی قید و شرط دارد.
۱۱- روانشناس خوب دارای مجوز رسمی از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره است و مجوز خود را در معرض دید دیگران در محل کارش قرار میدهد و درباره تحصیلات و گرایش خود دروغ نمی گوید.
۱۲-روانشناس خوب شما را نصیحت نمیکند چیزی به نام نصیحت درمانی نداریم.
۱۳- روانشناس خوب با نگاه و قضاوت اخلاقی به گفته های شما نمی نگرد. او روحانی یا کشیش نیست.چون قضاوت اخلاقی ناامیدی و احساس گناه ایجاد کرده و بر اضطراب و افسردگی شما فزونی میدهد.
۱۴- روانشناس خوب از استعداد شنوندگی بالایی برخوردار است( شنونده فعال) و به شما اجازه میدهد راحت حرف بزنید .
پرسش و پاسخ
مهسا
جنسیت | زن |
وضعیت تاهل | مجرد |
سال تولد | ۱۳۶۸ |
موضوع | روانشناسی |
باسلام. من ۲۵ سال سن دارم.دانشجوی ارشد هستم. توی دانشگاه با پسری آشنا شدم که ۲سال از
من بزرگتره.من واون از دوشهر مختلف اومدیم .اوایل آشنایی رابطمون خیلی خوب بود. همش بهم زنگ میزد تا حالم وبپرسه. همش با هم بیرون
میرفتیم تا اینکه یه شب که باهم بیرون بودیم دستم وگرفت وگفت: ببین من قصد ازدواج با تورو ندارم فقط ازت میخوام باهم رابطه جنسی داشته
باشی.من خیلی جا خوردم و خیلی ناراحت شدم. بهش جواب منفی دادم. تا ۳ماه دنبالم بود و توجهش به من کم نشده بود. تا اینکه فهمید جواب من قاطع
هست و قصد ندارم باهاش رابطه ی جنسی داشته باشم.الان توجهش به من خیلی کم شده. وقتی بهش زنگ یا اس میزنم با سردی جواب میده. من
وابستش شدم. چه کار کنم که فراموشش کنم؟از طرفی هم قصد ازدواج نداره و نمیخواد باهام ازدواج کنه. آیا ممکنه برگرده؟ تو روخدا کمکم کنید
شبانه روز گریه میکنم. لاغرو رنگ پریده شدم.من عاشقش شدم چون فکر میکردم دوستم داره ولی اون اینطور که پیداست من و برای خوشگذرونی
میخواست. خواهش میکنم کمکم کنید)
راز مهسا، آقای دکتر جلال مرادی
به سوال شما پاسخ داده اند.
سلام
برقراری روابط دوستی در ایران به دلیل اینکه شرایط ارضای نیاز جنسی در غیر از ازدواج فراهم نیست
معمولا به قصد برقراری رابطه بین دو طرف صورت می گیرد یا اینکه یکی از دلایل آن محسوب می شود. بنابراین معمولا درخواست افراد از طرف مقابل
تن دادن به این رابطه است. در صورتی که تمایل به این رابطه ندارید و تربیت شما به گونه ای است که این رابطه را منوط به ازدواج می دانید بنابراین
بهترین تصمیم را گرفته اید و ادامه رابطه باعث آسیب بیشتر به شما خواهد شد و مجبور خواهید شد به رابطه ای تن دهید که علاقه ای به ان نداشته
و صرفا به خاطر حفظ طرف مقابل بوده است.
در بخش مقالات راه کارهای مقابله با سوگ را مطالعه نمایید.
و در صورتی که علاقه به این روابط ندارید سعی کنید در گروه های دوستی قرار گیرید که امکان ابراز
عشق دو طرفه کمتر است.
با ارزوی موفقیت
جلال مرادی ۱۳۹۴/۰۲/۱۸
بارون
جنسیت | زن |
وضعیت تاهل | مجرد |
سال تولد | ۱۳۷۳ |
موضوع | روانشناسی |
سلام.من دختری ۲۱ساله هستم که دوسال هست با یک پسر هم سن خودم که فقط دو ماه از من
بزرگتره آشنا شدم و به هم علاقه مندهستیم…من دانشجو سال دوم دانشگاه هستم و ایشون هم سال آخر هست و فوق دیپلم میگیرن…درابتدا ی
دوستی باید بگم که قصد ازدواج نداشتیم اما چندماه و بعد از یک شناخت اجمالی تصمیم به ازدواج گرفتیم و تواین مدت دو سال فقط از علایق و
خواسته هامون و خصوصیت ها و هدفها و خانوادهامون صحبت کردیم طوری که وقتی دیدیم ب این نتیجه رسیدیم کا چقد کیس مناسبی برتی هم
هستیم…طوری که ایشون میگن همون کسی هستن که کسی که میخان هستم و من هم به همین نتیجه رسیدم…تو این مدت دوسال خاستگارامو ب
دلیل علاقه ای که ب ایشون دارم و تحمل جدایی از کسی که فکرمیکنم خوشبختمو ندارم رد کردم ب امید اینکه بهم برسیم..البته ایشونم میگن که
ازم نمیتونن جدابشن…تا حالا امتحان های زیادی رو راجب هم کردیم یعنی من ایشونو امتحان کردم و ایشون منو.خلاصه وقتی ایشون از خصوصیتاش
واسه من میگفت از علایقشش و من رفتاراشو میدیم عاشقش شدم اونم همین حسو داره و بهم گفته بخاطر خصوصیات خوبمه که کنارمه و
عاشقمه…الان بعد دوسال من برام یک خواستگار خوب اومده که وکیل هستن و خانواده ای که این آقارو معرفی ردن گفتن که این آقا چه جوان برازنده
و خوبی هستن و در هر خونه ای رو برای ازدکاج نمیرن…باید بگم عشقم امسال فارغ التحصیل میشه و دانشجوی صدا و سیمتست و در مهرماه امسال
مشخص میشه که کدوم ازشهرها برای کار میفته یعنی تعیین مرکز میشه ..خودش که میگه تو بخش تعیین مرکز تهران و شهر خودمونو انتخاب میکنه
)من خودم مرکز استان زندگی میکنم و ایشون یکی از شهرستانهای استان( در همین موقعیتم خاستگارم منتظر اجازه برای اومدن خواستگاری هستن از
طرفیم من ب این آقا علاقه دوطرفه ای داریم چطور اگه این خواستگارم جواب مثبت بدم پس عشقم پی میشه…باید بگم مشکل بزرگیم که داریم اینه
که خانوادهامون سنتین و با ازدواج دوستی مخالفت میکنن..ولی از طرف دیگه هم ماعاشق هم شدیم چجوری جدابشیم.خانوادهامونم هیچ اطلاعی ندارن
جز خاله عشقم که اونم ب طور کامل خبر نداره فقط میدونه که عشقم بایکی هست همین…الان موندم چکارکنم ازدواج کنم یا منتظر عشقم بمونم آخه
اگه تعیین مرکز مهرماه رو شهرمن بیفته راحت میتونیم دلیلی مصلحتی بیاریم که به کسی ضرری نرسه و بعد از دوسال امریه یا سربازی خانوادهارو
مطلع کنیم…البته دوسم نداریم شروع زندگیمون با دروغ باشه ..ایشون میگن نمیخان به خانواده بگن دوست بودیم چون هم نمیذارن و هم نمیخان
راجب من فکر بدی بشه..چون خداشاهده ما تو این دوسال فقط ازآینده حرف زدیم خیلی زیاد هم همو ندیدیم ولی اینم نبوده که همو ندیده باشیم
رابطمون هم معمولی بود و سکس و این چیزام نداشت چون ب من گفتن اگه آدم واقعا عاشق کسی باشه بهش خیانت نمیکنه چون از نظرمن سکس با ی
دختر یعنی خیانت …به من اینطوری گفتن..حالا موندیم چکارکنیم ولی فقط ی تصمیم گرفتیم که من بخاطر اینکه تو این دوسال خواستگار رد کردم بهگم
بیان ولی به یک بهانه ای دذ کنم و تنها دلیلم از این کار این باشه ک من ندیده خواستگار رد نمیکنم یا مشکلی ندارم …بعدهم تعیین مرکز اگه افتاد
شهر من بریم دوتایی کلاس موسیقی ثبت نام کنیم و ایشون ب خانوادشون بگن ک منو کلاس موسیقی دیدن و خوششون اومده و منو ب خانواده معرفی
کنن و من هم همین دلیلو بیارم..تا هم دروغ نگفته باشیم و هم بهم برسیم البته این کلاس موسیقی بعد از امریه یعنی سربازی کاریشون باید اتفاق
بیفته…بعد دوسال امریه هم خانوادهارو با دلیل کلاس موسیقی مطلع کنیم…از طرفیم میگیم ک خالشو واسطه کنیم که بازم میگن ک نمیخان خالشون
فکر بد راجب من کنه الانم ب من گفتن ک خواستگارو رد کنم و منتظر بمونم تا حواب تعیین مرکز معلوم بشه…ازطرفی میترسم خواستگارمو ردکنم و
ازدواج با ایشونم خدانکرده صورت نگیره و دیگه هم موقعیت خوبی نداشته باشم این ترسم دارم…تورو خدا کمکم کنید…چ راهی درسته من از اولشم
ب خدا توکل کردم میگم اگه با این خواستگار ازدواج کنم بعد تو زندگی چون عاشق کسی دیگه بودم زندگی با این خواستگار تباه بشه براش یعنی
نمیخام زندگی کسیو خراب کنم…راه درست ب نظر شما چیه ..من چکار باید بکنم؟ چه کاری ک درسته؟من با عقلم عاشق شدم وقتی دیدم خصوصبت
اخلاقی خوبی دارن و بامنطق هستن وبهم توهین و بیاحترامی نمیکنن عاشقشون شدم درحالی که مثل خودم ازخانواده معمولی هستن و و زیبا هم
نیستن ولی من اونقدر زیبایی باطن دیدم که اصلا ظاهر واسم مهم نیست…حالا چکارکنم..به نظر شما تصمیمی که گرفتیم درسته؟؟؟؟
راز بارون ، آقای دکتر جلال
مرادی به سوال شما پاسخ داده اند.
سلام
گزینه دوستی و ازدواج دو گزینه متفاوت است شما شاید کسی را دوست داشته باشید و به عنوان
گزینه ازدواج به ان فکر کنید ولی تصمیم نهایی بنا به شرایط ایشان و نیز نظر خانواده بستگی دارد بنابراین احتمال دارد فردی شرایط دوستی داشته
باشد اما شرایط ازدواج نداشته باشد .
به نظر من بهتر است گزینه ازدواج ایشان را نیز مانند دیگر خواستگاران نزد یک مشاور بررسی نمایید و
در نهایت با خانواده روی بهترین گزینه رای دهید. و بهترین انتخاب را برای زندگی اینده خود داشته باشید که شانس خوشبختی در بهترین انتخاب است
نه دوست داشتنی ترین انتخاب.
جلال مرادی ۱۳۹۴/۰۲/۱۸
سارینا
جنسیت | زن |
وضعیت تاهل | در رابطه |
سال تولد | ۱۳۷۷/۸/۱۷ |
موضوع | روانشناسی |
سلام من سارینا هستم و۱۶ سالمه و الان بایه پسر۲۴ساله در رابطه هستم و خیلی هم همدیگه رو
دوست داریم به قول خودش خیلی هم پر توقع هست همشهری خودمون هم هستش یعنی تو شهرخودمون داره زندگی میکنه ، الان بیشترین نگرانی
من این هستش که نه اون یه روز من رو کنار بزاره و بره ،میخواستم در این باره بهم یه کم کمک کنین اگه امکانش هست؟
رازسارینا ، آقای دکتر جلال
مرادی به سوال شما پاسخ داده اند.
سلام
ارتباط از هر زمانی که شروع بشه نیازمند حمایت خانواده هاست . با توجه به اینکه سن شما به سن
قانونی نرسیده است ارتباط با پسری به این سن و سال خطر افرین و دارای مشکل است بنابراین بهتره در این زمینه خانواده و مادر اطلاع داشته باشند و
فرد در صورتی که تمایل دارد برای خواستگاری اقدام نماید.
جلال مرادی ۱۳۹۴/۰۲/۱۸
ندا
ممنون از راه اندازیه این وبگاه امیدوارم بتونم مشکلم رو اینجا حل کنم .
دوستی دارم برام مثل برادره
مدام باید بهش گوشزد کنم که اینکارو بکن این کارو نکن ، عیبه ، زشته ،
بده
راز ندا جان، خانم تاچارا روحی
کریمی به سوال شما پاسخ داده اند.
توضیحات شما در مورد دوست مثل برادرتون کافی نیست… اما با توجه به
مطالب گفته شده…. نقش والد شما در مورد این اقا پررنگ ه … باید خود دوستتون برای حل مشکلشون به روانشناس مراجعه کنن… چون شرح حال
خودشونو توضیح بدن… و شاید کارهایی رو که شما یک ایراد برآورد کردین نظر خودشون این نباشه….
و برای شما … اینکه نقش خودتونو بعنوان یک دوست بپذیرید …. و نه یک والد
…..
مسعود..
جنسیت | مرد |
وضعیت تاهل | مجرد |
سال تولد | ۷۲ |
موضوع | روانشناسی |
با سلام مشکل من مربوط به برادرم است ۱۴ سال دارد. گاهی که اعصبانی می شود از حالت عادی خارج
شده و ماننده افراد شبه دیوانه رفتار میکند امشب که کمی مشاجره داشتیم در کمال نابوری اقدام به چاقو کشی کرد اگه خودم را کنار نمی کشیدم
معلوم نبود چه می شد نمی گوییم که ما هم بی تقصیریم رفتار ماهم پر از ضد و نقیص است که او را بیشتر بر اشفته می کند ولی چنین رفتاری تا حالا
از کسی ندیده بودم درخواست کمک دارم میترسم کاری که نباید انجام شود صورت بگیرد.
راز آقا مسعود، آقای جلال مرادی
به سوال شما پاسخ داده اند.
سلام
رفتار پرخاشگری زمانی بروز می کند که فرد در رسیدن به مقصود خود ناکام مانده و از خشم خود به
عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف استفاده می نماید.
برای درک علل پرخاشگری و مدیریت آن توصیه می شود ایشان به صورت حضوری بررسی شوند.
توصیه های را نیز برای مدیریت در خانواده دارم که به ترتیب زیر می باشند:
۱- صمیمت، صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا سهم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد
بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش مییابد که افراد خانواده درامور
زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین اعضای خانواده باعث صمیمیت میشود.
۲- تامل و سکوت، یکی از بهترین راههای کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی
از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شکرد در این هنگام آن است که دیگران سکونت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند سپس
در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند.
۳- تخلیه یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که پرخاشگری حلاکی
و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمیدهد بلکه باعث افزایش آن نیز میشود. ۴- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و…)،
تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشتهاند ولی
به طور کل این روش هم زیاد موثر نیست.
۵- تنبیه، درطول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنیه بودهاست که توسط آن جلوی
تجاوز، خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را میگرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را میگیرد و
برعکس در طولانی مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن میشود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شدهاست.
۶- صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک
به طور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظهای که پرخاشگری به حد اعلای خود میرسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند غائله
را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان میگذارند و آن را حل و فصل
میکنند.
درمان پرخاشگری:
برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل میتوان
همکاریهای لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی فکرکردن صبرو
متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری تشویق جهت استحمام وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد
ساختن جو آزادیهای کنترل شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها و یا مقابله به مثل نکردن با آنها جلوگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب
را به آنها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت
دادن به آنا به گذشت یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و در پایان چنانچه رعایت عوامل فوق تأثیری نداشت
میتوان از عوامل دیگری مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو… استفاده نمود.
موفق باشید